دختری زیبا چون گل

می دونید دوستی مثل یک گل می مونه تا وقتی بهش اب و نور برسه سلمه ولی وقتی پژمردهشه دیگه نمیشه سالمش کرد . وقتی دل یک دوست هم از دست شما بشکنه ممکنه باشما مهربون باشه ولی دوستی شما مثل همون گل پژمرده شده و برای سالم کردن دوبارش هیچ کار نمی شه کرد جز صبر.  بله صبر یک گل پژمره بعد یک سال دوباره شکوفه می ده پس برای احیای شکستگی دل باید صبر کرد.                                                  &nbs...

سلام سلام سلام 26 مرداد رفتیم آلانیا من بودم و خاله مهر دخت و مامان و بابا ساعت 2:00 شب پرواز کردیم و ساعت 6:00 به وقت اونجا هتل بودیم . روز اول داشتیم هتل رو می گشتیم (چند بارم گمشدیم) .تو هتل ما با ما شیش نفر غیر روس ها بودن و این خیلی بد بود چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون روس ها خیلی سیگار می کشیدن وهوای آزاد هتل بوی سیگار می داد.(اخخخخخخخخ) ولی بد نبود . نهار و شام هتل بد مزه بود ولی صبحانه و دسر ها قابل خوردن بود. اونجا از هتل نمی شد بیرون اومد بس که هوا گرم بود . ما 2 روز اخر رفتیم خرید و کشتی خرید خیلی خوب بود من کلی خرید کردم. کشتی هم خوب بود ولی من و ماماند و خاله دریا زده شدیم. تو سواحل کنار دریاغار های مارکسمن وفوسفوروس رو می ...

هلیای عزیزم این مطالب را از جان و دلم برای تو مینویسم تا بدانی همیشه به یادت هستم.... هلیای عزیز من خاطراتمان را با جان و دل در هر جایی بتوانم حک می کنم تا هیچ اتفاقی نتواند آن را از بین ببرد.   ...

آوینا جون ببخشید که من خیلی دیر خاطره ی تولدت رو نوشتم. حلا بگذریم........                   حدود یک ماه پیش تولد آوینا گلی بود. من مامان لادنم برای تولدش ماسک و گل سینه  درس کرده بودیم روز 5 شنبه بود که من ساعت 4 با دوستم هلیا به سمت خونه آوینا خانم راه افتادیم و وقتی رسیدیم داشتن آوینارو می خوابوندن ولی آوینا  حواستون پیش سشوار کشیدن ویدا جون بود و همش از خاله الی می پرسیدی: داره چی کار میکنه؟ ولی چند دقیقه بعدش خوابش برد. خاله آذین به من یک لباس داد که تقریبا شبیه لباس آوینا  بود وبعد مهمونی شروع شد و کلی بچه...